[ad_1]
سرج کاناوِرو، جراح ایتالیایی با دستیاران خود موفق شد، اولین پیوند سر انسان را تبدیل به واقعیت علمی کند! با ما همراه باشید.
همهچیز از اینجا آغاز میشود، روزی روزگاری در یک جمعهٔ غم انگیز، سرجیو کاناورو، جراح ایتالیایی، که از قضا کلهاش بو قرمهسبزی میدهد و به هر دری میزند که کارهای عجیب و غریب بکند، از موفقیتی که مو به تن آدم سیخ میکند پرده برمیدارد!
اولین تعویض موفق سر بین دو جسد انسانی، او با آرامش خاطر، در یک کنفرانس مطبوعاتی در وین، این شاهکار را اعلام کرده و ادعا میکند که این روش کارآمد و به ظاهر دهشتناک تنها 18 ساعت طول کشیده و همکارش، دکتر شیائوپینگ رن از چین «کاملاً از نتایج راضی بوده است.»!
کاناورو با چاشنی جادوی سیاه خود، برنامههایش را برای عمل بعدی فاش میکند: پیوند سر دو انسان که دچار مرگ مغزی هستند. هماینک پرده نمایش به کارگردانی دکتر کاناورو، از یک منظره پزشکی عجیب بالا رفته و نوید یک «پیوند کامل سر» را میدهد، گویی صحنهیِ بعدی تلفیق جادوی سیاه و علم باشد، یک تراژدی سیاه یا یک انقلابِ تمام عیار؟
«امروز ما نه تنها در پزشکی، بلکه در زندگی انسانها نیز در آستانه یک انقلاب هستیم.» – کاناورو
پیوند سر انسان زنده برنامهیِ نهایی هِوِن
میتوانیم با ورود به پروژهیِ هِوِن HEAVEN که معجونی است از جسارت جراحی و خویِ گوتیک سرجِ جراح، غرق در این نمایش شویم! دو گروه جراحی را تصور کنید که آماده جدا کردن سر دو جسد بختبرگشته هستند. یکیشان فردی است که در شرایط سختی قرار دارد و شاید در اثر یک تصادف وحشتناک کلهم اجمعین فلج شده است و دیگری نیز، یک اهداکننده عضو مرگ مغزی است.
این رقص مرگ زمانی آغاز میشود که یک جرثقیلِ مینیاتوریِ چرخشی که به سفارش سرجِ جراح ساخته شده، سر سالم را روی بدن اهداکننده جابجا میکند، رقصی که مری شلی را وادار میکند ابرویی بالا بیندازد و بگوید دست مریزاد سرجِ جراح!
کاناورویِ جراح، که ظاهراً از پژواک رعد و برق در پس زمینه آشفته نیست و حسابی هم دارد از نفسِ حبس شدهی مخاطبینش کیف میکند، به ما اطمینان میدهد که راه حلی برای معضل قطع نخاع در چنته دارد و در همین حیص و بیص، یک مادهیِ مرموز چسبمانند به نام TEXAS-PEG، را از دنیای اشباح بیرون میکِشد و وعده میدهد که این ماده چسبناک میتواند شکاف بین دو قلمرویِ جدا از هم را پُرِ پُر کند. با این حال، شکاکان همیشگی سرجِ جراح، نسبت به رویکرد کنفرانس خبری و علمی بودنش احتیاط میکنند و اصرار دارند که پردهی آخر یا مرحلهیِ – بازیابی عملکرد مغز – هنوز رونمایی نشده است. پیوند سر انسان زنده به حقیقت میپیوندد؟ چه کسی میداند؟
نتیجهگیری
فراتر از این تئاتر پزشکیمأبانه، کمدی تاریکِ سرج جراح، یک چرخش فلسفی هم پیدا میکند، همانطور که مخاطب به پیامدهای پیوند سر فکر میکند، پرسشهایِ هستیشناسانه از هویت و چیستی خویشتن، یکییکی از تاریکخانهی آدمها نجوا میکند، من کیستم؟ ما دو روحیم در یک بدن؟ روحم را به چه کسی فروختم؟ که در همین اثنا، یک متخصص مغز و اعصاب، شاید دوشی هم بالا بیندازد و به این فکر کند که اگر مغز سرچشمه شما باشد، پس شما همان فرد هستید.
در این نمایش اعجابانگیز، اما چیزهایی همیشه روی گردنتان باقی خواهد ماند، خط منگنه و وصلهپینهها، و تمام اینها زمانی که به آینه نگاه میکنید، در سکوت وهمانگیزی که در پی آن میآید، شماتتکُنان در سرتان مُخمُخه میشود که در این نمایش محیرالعقول، چه کسی یا چه چیزی واقعاً از سایهها بیرون آمده است من یا او؟
دیدگاه شما دربارهی پیوند سر انسان چیست؟ آیا انقلاب پزشکی در شُرُف وقوع است؟ آیا داستان فرانکشتاین در حال پیوستن به واقعیت است؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با مجله خبری آی تی و دیجیتال در میان بگذارید.
منبع:nationalpost
[ad_2]
نظرات کاربران